"دست نوشته های یک بازنده"

دل نوشته های یک پریشان

 عاشق که می شوی تازه میفهمی بزرگترین لذت دنیا چیست

ولی خوشحال نشو
بسیار زودتر از آنچه که فکر کنی 
بزرگترین درد زندگی را نیز خواهی چشید
نداشتن کسی که تمام وجودت قطره قطره وجودت با اسمش به تلاطم می افتد
کوه هم که باشی ذوب می شوند سنگهایت
خواهی شکست
از پا خواهدت انداخت
فقط کافیست بگوید نه
فقط کافیست برود 
همیـــــــــــــــــــن 
نوشته شده در پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:کـــــــــــــــــــــــــوه,ساعت 18:20 توسط یه زمانی فراز بود| |


Power By: LoxBlog.Com